کاسه و گربه
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
کاسه و گربه
نوشته شده در 17 تير 1389
بازدید : 1151
نویسنده :

عتيقه فروشي در روستايي به منزل رعيتي ساده وارد شد ديد كاسه اي نفيس و قديمي دارد   كه در گوشه اي افتاده و گربه در آن آب ميخورد.
 ديد اگر قيمت كاسه را بپرسد رعيت ملتفت مطلب ميشود و قيمت گراني بر آنمي نهد.
 لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگي داري آيا حاضري آن را به من بفروشي؟
 رعيت گفت: چند مي خري؟ گفت: يك درهم. رعيت گربه را گرفت و به دست
عتيقه فروش داد و گفت: خيرش را ببيني.
عتيقه فروش پيش از خروج از خانه با خونسردي گفت: عموجان اين گربه ممكن است در راه تشنه اش شود بهتر است كاسه آب را هم به من بفروشي.
رعيت گفت: به اين وسيله تا به حال پنج گربه فروخته ام.
كاسه فروشي نيست...

 




:: موضوعات مرتبط: همکاران , دانش آموزان , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: